رسته‌ها
خبرچین معرکه گیر
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 24 رای
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 24 رای
بعد از راضی شدن خبرچین یا همون جنی که با راوی سر و سرّی داشت، اولین حکایت مربوط به کرامت شد. جنگلبان بود و بعد مسافت تا ُپست جنگلبانی باعث می شد تا جیره و مواجب شو دو ماه یک بار بگیره؛ از این رو آفتاب نزده راهی شد. به ُپست رسید. پست بان پس از مقدمه چینی، توبیخ نامه ای که از مرکز ارسال شده بود را به وی داد. کرامت از مفاد نامه ی سراسر از دروغ و افترا مطلع گشت. غر زد و سرگردان و واله پس از دیدن الیاس و قرض گرفتن و تسویه با بقال و خراز، دست از پا درازتر به کلبه اش برگشت. بچه هایش انتظار داشتند تا پدر را با دستان پر ببینند. از پس اون همه افکار غلط تموم تنش دم بدم گُر می گرفت؛ نمی دونست دردشو به کی بگه که درمونش کنه. فردای آنروز قصد کرد بره شهر واسه گرفتن حقش، این شد که به برادر زنش پیغام داد تا در غیابش از سر و همسرش مراقبت کنه. چند روز بعد بجای محمد عبدل اومد و از بلایای مشابهی که سر پدرش (برادر زن کرامت) اومده بود، تعریف کرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
282
آپلود شده توسط:
mahmoudpour
mahmoudpour
1393/04/27

کتاب‌های مرتبط

ایهام
ایهام
4.7 امتیاز
از 29 رای
دشمن پنجم: مجموعه چند داستان
دشمن پنجم: مجموعه چند داستان
4.7 امتیاز
از 16 رای
مار در معبد
مار در معبد
4.3 امتیاز
از 48 رای
کوته فکران جامعه
کوته فکران جامعه
4.1 امتیاز
از 7 رای
شراب خام
شراب خام
4.5 امتیاز
از 40 رای
گلدن آرک
گلدن آرک
3.8 امتیاز
از 12 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی خبرچین معرکه گیر

تعداد دیدگاه‌ها:
1

با سلام و ادب، ای کاش چاره آدم منحصر به کتاب خواندن شود. از لحن و ادبیات متفاوت آقای محمودپور متشکرم.:))
خبرچین معرکه گیر
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک